بقلم محمد رضا لطفی -۱
هنر آواز خوانی در ایران پیشینه ای دراز دارد. نیاز اجتماعی به این هنر با توجه به فشار روزافزونی که نظام های اجتماعی مبتنی بر بهره کشی بر جسم و روان توده های زحمت کش می گذاشت، همواره این شعبه از هنر موسیقی را از دیگر شعبه ها متمایزمی کرد.
ستم کشان روستا (که بیشترین فشار اقتصادی بر دوش آنان سنگینی می کرد) دردها، رنجها و حرمان های خود را با زمزمه های آهنگین گاه به صورت جمعی و گاه به صورت فردی با بیانی واقع گرا و شعرگونه به یکدیگر منتقل می کردند. حراست و تداوم موسیقی سنتی ایران را با توجه به حملات اقوام بیگانه باید مرهون این توده های زحمت کش دانست. چرا که هنر آوازخوانی در نگهداری دستگاهها و گوشه ها نقشی بس ارزنده داشته و دارد. اکثر آوازخوانان با توجه به خصلت مردمی شان همواره مورد توجه و احترام توده مردم بوده اند. اگر هنرمندانی چون قمر، ظلی، ادیب خوانساری و ناج اصفهانی نام و مقامی والاتر و ارزشمندتر از دیگران داشته اند علاوه بر مقام هنری با خاطر خصلت مردمی شان نیز بوده است که متأسفانه این خصلت در دوران پهلوی وتسلط سرمایه داری بین المللی ارزش خود را از دست داد و این گونه هنرمندان به جز چند نفر، راهی کافه ها و مجالس اشرافی شدند و اغنيا را بر فقرا و خواص را بر توده ها ترجیح دادند.
در این مقاله، ابتدا مختصری از زندگی هنری و انسانی و سپس شیوه خوانندگی شادروان تاج اصفهانی نقد و بررسی می شود. آوازخوانی که صدای خوش و آهنگینش چه بسیار قلبهای پاک و بی آلایش مردم میهن مان را لرزانده است و یادش در دل ما جاودان خواهد ماند ادامه دارد…….
1- به نقل از مجله شورای نویسند گان